[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 خردادماه سال 1387 02:53
پشت سر پلها شکسته پیش رو نقش سرابی هوشیار افتاده مستی در خرابات خرابی مهربانی کیمیا شد مردمی دیریست مرده سرفرازی را چه داند سربهزیری سرسپرده میروم دل مردگی ها را ز سر بیرن کنم ... در دو روز عمر خود بسیار دل مردیدهام بس ملامتها کهز این نامردمان بشنیدهام سر دهد در گوش جانم موی همرنگ شبانم من که عمر رفته بر...